English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7736 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
extinction voltage U ولتاژ قطع تخلیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
Other Matches
line voltage U ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
transmission U که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions U که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
unipolar U که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
voltage balance U موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
electrically U قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
positive U سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
unstuffing U تخلیه
evacuating U تخلیه
LSD U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
discharged U تخلیه
disembarkation U تخلیه
discharges U تخلیه
discharge U تخلیه
exhausts U تخلیه
depletion U تخلیه
evacuated U تخلیه
exhaust U تخلیه
evacuate U تخلیه
evacuation U تخلیه
unloading U تخلیه
stripping U تخلیه
emptying U تخلیه
evacuates U تخلیه
line voltage U ولتاژ خط
total voltage U ولتاژ کل
alternating voltage U ولتاژ C.A
voltages U ولتاژ
potential U ولتاژ
electric tension U ولتاژ
voltage U ولتاژ
discharge velocity U سرعت تخلیه
exhaust stroke U مرحله تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge valve U سوپاپ تخلیه
discharge resistance U مقاومت تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
discharge pressure U فشار تخلیه
ozone depletion U تخلیه اوزون
point discharge U تخلیه نقطهای
undulatory discharge U تخلیه مواج
air evacuation U تخلیه هوایی
exhaust chute U ناودان تخلیه
discharge nozzle U فواره تخلیه
discharge of chips U تخلیه براده ها
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
abreaction U تخلیه هیجانی
oscillating discharge U تخلیه مواج
discharge opening U راهگاه تخلیه
discharge opening U مجرای تخلیه
catharsis U تخلیه هیجانی
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharging berth U اسکله تخلیه
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
drain plug U پیچ تخلیه
electron discharge U تخلیه الکترونها
electrical discharge U تخلیه برقی
education pipe U لوله تخلیه
vacating U تخلیه کردن
escape channel U مجرای تخلیه اب
relief well U چاه تخلیه
evacuant U تخلیه کننده
discharging wharf U اسکله تخلیه
unloads U تخلیه کردن
unloaded U تخلیه کردن
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
unload U تخلیه کردن
vacates U تخلیه کردن
dejecta U تخلیه مدفوع
corollary discharge U تخلیه تبعی
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
impulse discharge U تخلیه ضربهای
drain cock U لوله تخلیه
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
internal discharge U تخلیه داخلی
chain of evacuation U سیستم تخلیه
flaming discharge U تخلیه مشتعل
disembarkation U تخلیه کردن
discahrge pipe U لوله تخلیه
corona discharge U تخلیه الکتریکی
glow discharge U تخلیه تابناک
defecation U تخلیه شکم
glow discharge U تخلیه تابنده
debarkation net U تور تخلیه
high rate discharge U تخلیه شدید
depletion barrier U ناحیه تخلیه
corona discharge U تخلیه کورونا
depletion zone U ناحیه تخلیه
depletion layer U ناحیه تخلیه
electric discharge U تخلیه الکتریکی
discharge chute U سرسره تخلیه
discharge end U محل تخلیه
bank sluice U دریچه تخلیه
medical evacuation U تخلیه بهداری
medical evacuation U تخلیه پزشکی
area evacuation U تخلیه منطقهای
medical evacuation U تخلیه بیماران
medical recovery U تخلیه پزشکی
discharge gate U دریچه تخلیه
neural discharge U تخلیه عصبی
main discharge U تخلیه اصلی
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
discharge cock U شیر تخلیه
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
discharge conveyor U نوار تخلیه
lightning discharge current U جریان تخلیه
brush discharge U تخلیه جارویی
discharge currect U جریان تخلیه
discharge end U سمت تخلیه
blow off U شیر تخلیه
depletion area U ناحیه تخلیه
discharge head U ارتفاع تخلیه
drain U تخلیه کردن
quit U تخلیه خانه
quitting U تخلیه خانه
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
rotary discharger U تخلیه گر گردان
discharges U تخلیه الکتریکی
site clearance U تخلیه کارگاه
sluiceway U دهانه تخلیه
drained U تخلیه کردن
draining U تخلیه کردن
drains U تخلیه کردن
sluices U دریچه تخلیه
sluice U دریچه تخلیه
depopulation U تخلیه جمعیت
tipper U تخلیه کننده
sluiced U دریچه تخلیه
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
surging discharge U تخلیه نوشی
discharges U تخلیه بار
to offload U تخلیه کردن
evacuate U تخلیه کردن
evacuating U تخلیه کردن
evacuated U تخلیه کردن
evacuates U تخلیه کردن
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
discharge U تخلیه الکتریکی
vacate U تخلیه کردن
vacated U تخلیه کردن
road clearance U تخلیه جاده
disembark U تخلیه کردن
discharge U تخلیه بار
disembarked U تخلیه کردن
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
disembarking U تخلیه کردن
disembarks U تخلیه کردن
residual discharge U تخلیه مانده
firing voltage U ولتاژ اشتعال
filament voltage U ولتاژ فیلامان
voltage impluse U ضربان ولتاژ
idle voltage U ولتاژ کور
voltage gain U بهره ولتاژ
voltage impluse U ایمپولز ولتاژ
voltage level U سطح ولتاژ
high voltage U ولتاژ بالا
voltage compensation U تعادل ولتاژ
heating voltage U ولتاژ گرمایش
grid voltage U ولتاژ شبکه
voltage control U کنترل ولتاژ
voltage curve U منحنی ولتاژ
voltage divider U مقسم ولتاژ
voltage drop U افت ولتاژ
generator voltage U ولتاژ ژنراتور
forward voltage U ولتاژ مستقیم
hum voltage U ولتاژ نویز
voltage increase U افزایش ولتاژ
filament voltage U ولتاژ افروزه
voltage stability U ثبات ولتاژ
voltage stabilization U تثبیت ولتاژ
voltage to ground U ولتاژ زمین
voltage transformer U ترانسفورماتور ولتاژ
voltage vector U بردار ولتاژ
voltaism U ولتاژ الکتریکی
zener voltage U ولتاژ زنر
voltage loss U تلف ولتاژ
electrode voltage U ولتاژ الکترد
electrode bias U ولتاژ استراحت
voltage source U منبع ولتاژ
voltage relay U رله ولتاژ
voltage regulator U رگولاتور ولتاژ
field voltage U ولتاژ میدان
fault voltage U ولتاژ عیب
voltage rise U افزایش ولتاژ
voltage loss U اتلاف ولتاژ
voltage measuring U سنجش ولتاژ
Recent search history Forum search
1Potential
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
1A simple approach is to project forward each calculated voltage in the direction of its trend.
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com